green parel

 
 

مصاحبه با رسانه ها! 

 

سلام به هموطنان ، به شما و مخاطبين رسانه ی وزين 
 
سوال ۱- شما لطف کرده در مورد بگروند تان مختصر معلومات بدهید ؟ 
جواب ۱
مختصر بگروند من زرغونه ولى چهره چند بؤدی ( فعال حقوق زن با تجربه ۳۷ سال ) فعال فرهنگى ، سياسى و اجتماعى اروپا مقيم جرمنى 
توضیعات بیشتر : 
 کاندیدای دور هفدهم پارلمان ١٣٩٧افغانستان
 ژورنالیست و يكى از مسوولين برنامه تلويزيونى اروپايى دريچه بهار و گرداننده بخش هاى متنوع اين برنامه اعم از سياسى ،اجتماعى و فرهنگى ، قبلا يكی از موسسین و اولين گرداننده   برنامه تلویزیونی ندا زن در تلویزیون افنه کانال هامبورگ  ۲۰۰۴ ارگان نشراتى شوراى زنان افغان جرمنى 
 مولف کتابهای : نوای زن  در مورد چگونگی وضعیت زنان افغانستان ، حدیث دل ، موج الهام و فروغ سحر  مجموع اشعار 
 مسوول شورای مهاجران بریمن 
-عضو اتحادیه اروپایی مدافع  از حقوق مهاجران دیسپورا دنمارک 
- عضو سازمان جهانى مدنى افغانهاى مقيم اروپا اكسوو عضو ارشد مسوول بخش صحت
- عضو هیت رهبری مجله بانو ناشر اندیشه های زنان افغان در اروپا و متصدی بخش گزارشات و‌ تحلیل های زنان داخل و خارج کشور 
- قبلا عضو بیروی احرائیه ، هیت رهبری و مسوول فرهنگی مجمع متخصصان و دانشمندان افغانستان مادرید
- قبلا  عضو هيت رهبرى معاون و مسوول اقتصاد شورای سراسری زنان افغان مقیم المان و عضو هیت رهبری 
- عضو هیت رهبری اتحادیه سراسرى فرهنگی افغان دنمارک گلخوشه ها 
- قبلا عضو انجمن فرهنگی پرستو های مهاجر و مسوول شعرا 
- عضو هیت رهبری نهاد فرهنگی جوانان الحاق افغانستان 
 تجربه ده ساله بزنس در جرمنى " قبلا مسوول رستورانت هندى نمستى جى در هامبورگ 
 مدیر مسوول ویبسایت مروارید سبز 
 ریس انجمن خیریه نوای زن در افغانستان کابل 
 و حایز ۳۵ مدال ، اوارد های افتخاری و تقدیرنامه ها از داخل و خارج کشور تقریر نامه سرخ هنره هشتاد هامبورگ 
 افغان دنمارک گلخوشه ها 
 لقب بهترين شخصيت فرهنگى و نخبه با تجربه سال ١٣٩٧ افغانستان توسط اعضاى ارشد  جبهه حرکت ملی اسلامی افغانستان برايم تفويض شد
 لقب بانوی برجسته فرهنگی از جانب احزاب سیاسی حرکت اسلامی افغانستان کابل 
 لقب زن برجسته شورای زنان هانوفر جرمنی 
 ملیت ام : تاجک 
 از بازارک ولایت پنجشیر می باشم در يك فاميل روشنفكر در شهر ميمنه ولايت فارياب متولد گردیده ام 
 تربيت شده و تحصيل كرده در ولايت كابل 
تحصیلات داخل كشور : فارغ التحصيل ليسه عالى سوریا 
 تحصیلات عالی : دانشکده پیداگوژی کابل 
تحصيلات در خارج كشور : 
مسكو: 
دانشگاه جوانان اسپرانتورى در عرصه پیداگوژى كار با جوانان و اطفال  
جرمنی : اکادمی ویزوهک  ،رشته پزشكى مشاور روحى و روانى 
فرا گيرى زبان ها : 
 المانى ،انگلسى ،روسى ، پشتو ،ازبكى و زبان مادرى 
وظیفه قبلی : اموزگار در مکاتب شهر کابل
 کارمند حرفوی شورای ولایتی و مرکزی سازمان دموکراتیک زنان افغانستان  
 کارمند حرفوی کمیته مرکزی  سازمان جوانان افغانستان 
 کارمند حرفوی اتحادیه های صنفی افغانستان 
 اموز گار در ليسه هاى شهر كابل تا حاکمیت حکومت امارات
 اموزش زبان ها : زبان فارسى درى در كشورهاى ايران ،ازبكستان ، هامبورگ 
 سوال ۲-
 معلومات در مورد خانواده تان ؟ 
 جواب ۲
 حالت مدنی : ازدواج نموده ام داری شش فرزند پنج پسر و یک دختر تحصیل کرده مقیم جرمنی هستم 
 که هر کدام‌ به رشته های افسر نظامی در ارتش المان ، پزشکی ، انجنیری فضا و طیاره ، انجنیری موتر ، بانکداری و منجمند هوتل داری که همه مصروف وظایف دولتی و شخصی در المان هستند .
 سوال ۳- اثرات بد جنگ برشما و خانواده شما چه بوده و چند سال افغانستان را ترک کرده اید چگونه و چرا ؟ 
 جواب ۳ 
 جنگ در کشور ما چهار دهه است که ادامه دارد تمام هست و بود مردم ما را از بین برده و‌کشور را به کوهله اتشبار مبدل ساخته است ما همچنان مانند هزاران تن از  هموطنان از تاثیرات منفی جنگ به دور نمانده در حاکمیت دوره سیاه امارات که خشونت علیه زنان اوج گرفته بود،  فرهنگ کشور به گودال سقوط پرداب  شد ، استدیوم کابل به میدان اعدام مردان و زنان تبدیل و زنان را در حضور هزاران مرد تیرباران کردند.
 ، رادیو و تلویزون سقوط کرد رادیو افغانستان به  رادیو شریعت نام گذاشته شد ، 
 طالبان با قرائت ویژه خود از اسلام، احکام سختگیرانه‌ را اجرا و زنان را از ابتدایی‌ترین حقوق شان محروم کردند. پوشیدن چادری یا برقه  برای زنان حتمی پنداشته شد ، اشتغال زنان در ادارات دولتی و دفاتر ممنوع و حق تحصیل در مدارس و دانشگاه‌ها را نداشتند. آوازخوانی زنان جرم محسوب شده و مجازات بسیار سنگینی به دنبال داشت.
 آنها همچنین محدودیت‌های زیادی را بر زندگی عادی شهروندان به مرحله اجرا گذاشتند. به جوانان دستور داده شد، موهای شان را کوتاه کنند، ریش های شان را نتراشند. از پوشیدن لباس هایی غیر از لباس ملی جلوگیری کنند. به موسیقی گوش فرا ندهند.
 بت های بامیان تخریب شد 
 یک بانوی مبارز و روشنفکر بودم و همسرم همچنان از جمله کارمندان  بلند پایه نظامی بود با فشار طالبان در سال ۱۹۹۶ مجبور به ترک وطن  شدیم  و از سال ۱۹۹۹به اینطرف به المان زنده گی می نماییم  البته با سفر های دشوار با قبول مرگ و زنده گی بعد از سفر طولانی دوساله به دیگر کشور به المان رسیدم و منحیث‌ پناهنده سیاسی در المان پذیرفته شدیم 
 در شهر هامبورگ جرمنی مدت ۱۷ سال با دستاورد های بزرگ فرهنگی سیاسی و اجتماعی زنده گی کردم و تجارب بیشتر را 
 با ادارات المان و نهاد های کمک به دفاع از مهاجران بخصوص حقوق زنان و اطفال اندوختم که در رسانه های هامبورگ فعالیت هایم دست نشر می رسید در خدمت هموطنان خارج مرز قرار گرفتم دستاورد ها بزرگ در ان زمان ایجاد برنامه تلویزیونی ندای زن در جمع تیم کار شورای سراسری زنان افغان مقیم جرمنی ضمن این که معاون و مسوول اقتصاد ان شورا بودم خواستم صدا و سیما زنان از نا برابری جنسیت و ظلم و ستم که طالبان بر زنان روا داشتند را منحیث اولین گرداننده نشرات تصویری در المان به گوش جهانیان برسانیدم 
 که با موفقیت انجامید ، راه اندازی تظاهرات خیابانی بود که جهت دفاع از حقوق مهاجران تنظیم گردید که در نتیجه تعدادی از خانواده ها مستحق ویزه اقامت شدند و تعداد هم از دیپورت نجات یافتند و همچنان ایجاد برنامه تلویزیونی اروپایی دریچه بهار که با نشر بخش های مختلف اعم از گفتمان سیاسی ، ادبیات و فرهنگ ، نوای زن ، دنیای جوانان ، لحظه با هنرمند و سیمای مهاجر که از جمله بهترین نشرات خارج مرز بوده از طریق تلویزیون جهانی بهار به نشر می رسد که میلیون ها تماشاگر در جهان دارد و از مدتی بنا بر تغییر محل کار به بریمن جرمنی زنده گی دارم که فعالیت های رضا کارانه من هنوز هم ادامه دارد بنا بر تقاضای هموطنان خارج و داخل کشور کاندیدای دور هفدهم پارلمان افغانستان گردیدم  بنا بر چالش های پارلمانی که جهانیان و مردم افغانستان در مورد می دانند که روشنفکران و نخبه گان مردمی نمی توانند بدون زور و یا زر به پارلمان راه یابند ولی با دستاورد های بزرگ ایجاد انجمن خیریه نوای زن در شهر کابل را که کمک های اقتصادی و برنامه های توانمندی سازی زنان بی سرپرست ، بیوه و حمایت یتیمان یکی از فعالیت های این انجمن است و تامین روابط سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی در سطح دولت و احزاب سیاسی مطرح تا هنوز پا بر جاست.
  در المان به عرصه های اجتماعی فرهنکی و سیاسی به طور رایگان در خدمت مردم قرار داشته و‌هموطنان را کمک می نماییم که بحث در مورد فعالیت های آن از گنجایش این مصاحبه بیشتر است . 

 
سوال ۴- مشکلات و زحماتى را که پس از ترک افغانستان متحمل شديد، براى ما حکايت کني

 
جواب ۴- 
هجرت و مهاجرت خود واژه اواره گی ، غربت ، بیجا شدن و بیچاره گی است  که باید زحمات ‌تلاش  بخاطر تطابقت به محیط زیست ، فراگیری زبان و فرهنگ جدید نیاز دارد که خوشبختانه با جسارت و زحمات زیاد دستاور های بلند را با خود دارم 
اگر یادی از آن دشواری های سفر راه و هجرت بکنم شاید خاطرات تلخ روز های دشوار سفر های دور و دراز با قاچقبران  که  بدون اسناد قانونی ما را به خاطر رسیدن به زنده گی آرام امروز همرایی می کردند، از انجن های ریل گرفته تا پنهان شدن ما در الماری های قطار  و کنترول پولیس که هر لحظه ما را به مرگ تهدید می کرد . زندانی شدن های ما به جرم مهاجرت در زندان های اروپا و راه پیمایی های که با اطفال مریض و بدون دارو ، سفر در کانتینر ها و جنگل های که آنجا حیوانات درنده بود که هر لحظه می توانست من و اولاد هایم را به کام خود فرو ببرند  ، رنگ زردی ها  و گرسنگی های اطفالم ، خانه های کرایی و بی پولی ما که نمی تواستم کرایه خانه را بپرداز م‌  ، پنهان نگهداشتن اطفالم از چشم صاحب خانه که با داشتن اطفال زیاد خانه شان را برایم در اروپا به کرایه نمی دادند ، مریض های پی در پی اطفال که من را کاملا خسته کرده بود ورق زدن  دوباره این صفحه دردناک را برایم دشوار می سازد چه روز های سخت و دشوار راه سفر که تنها ساده ترین آرزوی من مانند ده ها مادران دیگر زندگی در فضا صلح و ارامی خوشبختی و سعادت اطفال ما بود که چقدر قیمت پرداختم با صرف بهترین لحظات زندگی جوانی ام که مقصر آن جنگ ‌وعاملان جنگ چهار دهه است هنوز هم ادامه دارد و صد ها تن از مادران دیگر از وضعیت من بدتر یا به خارج کشور برای نفس کشیدن در فضای صلح رسیده اند و یا در ابحار مدیرانه با اطفال شان غرق شدند که آرامش ابدیت را نصیب گردیده اند که من نفرین می فرستم به جنگ و عاملان آن و از سیاسیون قدرت تقاضا دارم که بخاطر ارامی و آسایش خود و خانواده های تان با سرنوشت مادران و اطفال کشور بازی نکنند هر چه زود تر صلح را در کشور تامین نمایند 
زندگی کردن با وجود که دشوار تر از زندگی در سرزمین بومی هر انسان تحقیربار و توهین امیز است که بعد از رسیدن به کشور میزبان زنده گی نو را آغاز می کنیم ، همچنان ساده نیست . باید عمر را در این راه داد ، انرژی و عقل سالم را صرف کرد،  تا بهترین ها را به دست بیاوریم ، همینکه در مقابل کار شاقه ، کار ارزان ، فراگیری زبان دوم ، فراگیری مسلک ، تغییر فرهنگ و مکس آن با فرهنگ بومی ، تربیه و مواظبت اطفال توجه به اینکه باید اطفال زبان و فرهنگ مادر را هم بیاموزد ، تامین روابط با مردم کشور میزبان ‌وجلب حمایت شان همه و همه کار بسا دشوار است تا بالخره با این همه خستگی ها پیش از وقت به پیری می رسیم و لذت بردن از افتخارات به پایان رسانیدن این همه مشکلات و امیدوار بودن به فردا ، هنوز رخسارت را به آینه تماشا می کنی و هر چروک های رخسار و هر تار موی سفید از اواره گی ، از درد از نا مهربان بودن رهبران ما صد ها افسانه و قصه های نا گفتی با خود دارد ، پیش از اینکه بیشتر تراژدی ها را در این مصاحبه ابراز کنم به همین گفته ها اتکا می کنم زیرا مردم درد آشنا هستیم همه همدیگر را میدانیم و درک می کنیم . 
سوال ۵- 
ميشود که زندگى فعلى با زندگى قبلى تان را مقايسه کنيد؟
جواب ۵- 
تفاوت بسیار وجود دارد . 
گر چه از زندگی فعلی در المان راضی هستم از مردم المان که واقعن مردم انترناسونال و حمایت کننده انسان جنگزده و فقیر هستند باید متشکر بود که چانس های بیشتر برایم مهیا کردند و برای تربیه و تخصص مجدد من پرداختند  تا استفاده لازم از تحصیلات مسلکی گرفته تا تجارت و کار کردن منحیث یک کدر پزشکی در بیمارستان ها و خانه های کهن سالان به کنار شان با چپن سفید دوباره در مشارکت فعال در جامعه قرار بگیرم البته که جسارت ، تحمل ، برده باری ، نهایت کوشش و‌تلاش و انتگراسیون با تطابقت به محیط نقش خودم بیشتر تاثیر گذار بوده است . که تامین زندگی اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی من در المان در سطح بلند قرار دارد . شاید نسبت به بیشترین هموطنان ما که در المان زنده گی می کنند . 
اطفال تحصیل کرده در بخش های مختلف جامعه هم از نظامی ، ملکی ، پزشکی و تخنیکی  به کشور دوم من جرمنی تقدیم کردم که همه مسوولیت های مالیاتی شان را که جهت حمایت انسان های بی بضاعت و مهاجران تازه وارد به دولت می پردازند تا انسان ها نیازمند را کمک  کنند مثل خود ما که در روز های دشوار با پرداخت پول سوسیال دولت ما را کمک کرده بود در مقابل باید تکرار حسن نمود تا مردم جامعه مرفه و دور از مصیبت باشند . 
ولی ای وای ! که هیچگاه نتوانستم صد فیصد آلمانی باشم قلبم بخاطر مردم و زاد گاه ام هر لحظه در تپیدن است و تا اخیر هویت من همان افغانستانی است که روزی افتخارات جهان بود 
و‌هنوز که برایم هنوز است تلاش دارم دوباره به کشور برگردم و بیشتر مصدر خدمات به مردم و کشور جنگزده خود باشم . 
 دردی را که دارم از مهاجرت اینکه اطفال من دیگر صد فیصد افغانستانی نیستد با دو فرهنگ بزرگ شده اند که فرهنگ آلمانی بیشتر تاثیر گذار است و زبان مادری را با وجود که ساده می توانند تکلم کنند اما نوشتار و خواندن زبان رسمی کشور را نمی دانند که مشکل همه مهاجران در غربت است . 
ما مشکل بیمه صحی دیگر نداریم تمام شرایط زندگی در فضای دموکراسی مانند یک آلمانی برای ما مساعد است و زندگی ساده و راحت داریم . 

 
سوال ۵-
درحاضر مصروف چه کار استيد و در افغانستان در کجا و مصروف چه کار بوديد؟
اینکه در گذشته چه کار می کردم در آغاز پاسخ ارایه شد 
وظیفه رسمی من در المان مشاور روحی و روانی در یکی از بیمارستان های المان هستم البته با تجارب کار مسلکی پزشکی و تحصیلات اختصاصی به سویه دوکتورا 
و‌ مصروف کار های فرهنگی و‌اجتماعی هستم که پاسخ در آغاز ارایه گردیده است . قابل یاد آوری میدانم در عرصه های سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی دستاورد های بزرگ دارم . 

 
سوال ۶
به باور شما جنگ افغانستان چرا، اينقدر به درازا کشيد؟ چرا به صلح نمى رسيم؟
جواب ۶
سوال بسیار پر بحث  را طرح کردید که می توان در مورد کتاب نوشت . 
تا به حال هم کتابهای بیشتر در مورد نوشته شده است . 
پاسخ من منحیث یک سیاستمدار کهنه کار با تجارب کار های اجتماعی و فرهنگی به نظریات خود در مقاله که در کنفراس مادرید تهیه و به خوانش گرفتم تحت عنوان  
« بیرون رفت  افغانستان از بحران » اتکا می نمایم مقاله را در ویبسایت مروارید سبز می توانید مرور نماید . 
ولی چند نکات در  این مصاحبه قابل تذکر می دانم 
 عوامل جنگ چیست ؟ 
 راه اندازی جنگ نیابتی از جانب کشور های ذینفع در افغانستان ‌وحمایت این جنگ توسط کشور های ذینفع 
 استخراج معادن ومنابع سر شار طبیعی  در افغانستان که کشور های ذینفع با استراتیژی های مختلف جهت دستیابی به آن از هر طریق ممکن تلاش می ورزند 
 تجارت ، قاچاق ، کشت وزرع مواد مخدر تا سرحد برنامه های بزرگ مافیای در کشور توسط زورمندان با غصب زمین های دولتی و پولشویی
 نقش استخبارات منطقه CIE  سی .آی.هی 
 تجارت غیر قانونی سلاح 
 جنگ امروز  كه با استفاده از احساسات مردم متدين ما بنام اسلام راه اندازى شده و در اين چهار دهه هزاران تن از هموطنان ما را به قربانى گرفته است ، زير بنا ، فرهنگ و اقتصاد ، كشور منهدم شد ، كشور به كوهله اتشبار مبدل گرديد اصلن شگاف ها و بحران اصلى در جاى ديگر است كه ذكر شد 
 جنگى كه اكنون بر سر تسلط عوايد گمركى در ميان جناح ها جنگى كه  تسلط از عوايد قاچاق مواد مخدر را هم مى توان نام برد . 
 جنگى حفظ منافع كشور هاى ابر قدرت و منطقه در افغانستان است . 
 كه بايد ريشه يابى گردد و هر چه زودتر مردم ما از ان اگاهى يابند تا به اين جنگ خانمانسوز خاتمه دهند . 

 
سوال ٧ 
پس از امضا توافقنامه ميان طالبان و ايالات متحدۀ امريکا در قطر و آغاز مذاکرات صلح ميان افغانان در قطر چه احساسى داريد؟

 
جواب ٧
تشكر از شما 
من در مدت زمان كه توافقات ايالات متحده امريكا در قطر با گروه طالبان شروع شد تا به حال كه ما در استانه نشست صلح تركيه قرار داريم 
ده ها مقاله نوشتم وچندين گفتمان سياسى را از طريق گفتمان دريچه بهار با اشتراك تحليگران و سياسيون 
سياسى داخل و خارج كشور دست نشر رسانيده ام و احساس با نگرانى هايم را در قبال تامين  صلح پايدار در كشور با حفظ حقوق چندين ساله زنان ، فعالين مدنى ، أزادي بيان رسانه ها و جايگاه زن در نظام سياسى اينده كشور با تصاميم مرموز و نشئت ها پشت در هاى بسته دوحه قطر و همچنان با حضورم در بيشترين تربيون هاى اروپا ، كنفراس هاى صلح  ابراز داشته ام كه شما نشرات را مى توانيد در يوتيوپ خودم ، دريچه بهار ،تلويزيون بهار ، ويبسايت مرواريد سبز و ده ها نشرات ديگر مرور نماييد . 
ولى قابل ياد اورى مى دانم تامين صلح پايدار به يك سهراب مبدل شده شده است و تمام مردم افغانستان از اين مذاكرات با قربانى دادن هاى شان اماده و براى صلح تلاش مى ورزند من همچنان مانند ديگر مردم بیصبرانه  انتظار تامين صلح را در كشور مى كشم . 
ولى ايكاش چنين مى شد ! كه تامين صلح در افغانستان ارزو باقى نمى ماند و به واقعيت مبدل مى شد ، كه هنوز هم انتظار دارم از نشست تركيه با وجود كه بى باور هستم ولى اميد را از دست نمى دهيم زيرا گفته اند نا اميد شيطان است ، ارزو دارم در كشور ما صلح كه خواست اکثریت و بستر مناسب تمام مردم افغانستان باشد كه همه أقشار جامعه و مليت هاى ساكن كشور خود شان را در آن  بيابند تامین شود تا هموطنان عزيز و جنگزده ام روزى درفضاى صلح و ثبات زنده گى كنند . مادرى اشك نريزد و اطفال ما يتيم نشوند لبخند شادى بر لبان شان باشد .
سوال ٨
آيا شما باور مند استيد که با آغاز اين گفتگوها صلح در کشور تامين خواهد شد ياخير؟ 
جواب ٨ 
در بالا اشاره كردم با چنين چالش هاى بزرگ جهان ، منطقه و سياسيون افغانستان ، طرف هاى درگير بيشتر باورمند نيستم 
ولى تلاش مى نماييم تا براى رسيدن به اين ارمان مقدس دامن گفتمان ها را رها نكنيم . 
من در مورد عوامل جنگ در سوالات بالا اشاره كردم با همين عوامل ذکر  شده دستيابى به صلح به اين زودى ها دشوار حتى نا ممكن است . 
ولى ارزو خوب است مبارزه در اين راه و ارمان های مردم ما بى تاثير نيست كه بايد دشوارى ها و قربانى ها كه بيشتر منافع ملى را زيان نرساند را پذيرفت . 
سوال ٩ 
جواب ۹ 
به نظر شما چه وقت در افغانستان صلح تامين شدنى است و راهكار ها چيست ؟ 
سوال خوب است كه شما مى توانيد راهكار ها را در مقاله ام « راه بیرون رفت افغانستان از بحران » هموطنان می توانند در مروارید سبز مرور نمایند . اینجا مختصر یاد آور می شوم به نظر من چون جنگ افغانستان يك جنگ نيابتى است. 
اگر كشور هاى ذينفع در جنگ افغانستان روى مسايل كلان اقتصادى به يك نتايج دلخواه هايشان برسد بخصوص ايالات متحده  و پاكستان  و تصميم ختم جنگ و تامين صلح را داشته باشند در انصورت صلح در كشور تامين مى شود . 
زمانيكه انان از حمايت و كمك اقتصادى جهات هاى در گير ابا ورزند ديگر نه طالب مى ماند ، نه داعش و نه گروپ هاى مسلح امتياز طلب  .
 استقلالیت دولت وقطع مداخلات خارجی برای پايان یک جنگ نیابتی نياز است. 
دولت  زمانی می توانند که مداخلات خارجی را  قطع نمایند ، که به یک حکومت مردمی  و همه شمول نایل اید  که تمام اقوام از  سطح رهبری تا پایان مطابق قانون اساسی کشور حقوق مساوی شان در تمام بخش هاى سياسى ، اجتماعى و فرهنگى  حل و فصل شود. در حالیکه دولت موجود در يك سرزمين كثرالملت متهم به اسقرار حکومت تک قوی ، توسعه و رشد تعصبات قومی است  و گیر مانده به چالش های بیکاری ، انتحار،قتل ،اعتیاد مردم بخصوص جوانان به مواد مخدر ،به فراموشی سپردن نسل جوان ،اوجگیری خشونت ها علیه زنان ،  نبود اقتصاد ، و اوجگيرى جنگ در جبهات است . 
 اسقراردولت مردمی و ملی در کشور امر ضروری پنداشته می شود . 
 به منظور تامین صلح پایدار در کشور با استقرار دولت ملی ، تامين  مشارکت ملی نیاز است  . 
 صلح باید از موضع قدرت تامین شود تا دستاورد های چندین ساله که با مصارفات گزاف کشور های همسو‌ و قربانی های مردم افغانستان به دست آمده را با خود داشته باشد مشروط به اینکه  که ما تعریف مشخص از منافع ملی ،مشارکت ملی و حاکمیت ملی داشته باشیم و فشار های بین المللی و لابی های سیاست افغانستان بخصوص ایالات متحده ضروری پنداشته می شود . 
 نياز به كدر هاى مسلكى داریم . 
< نبود کدر های مسلکی در تعریف سیاست داخلی همچو ملیگرای و سیاست خارجی  بی تاثیر نخواهدبود . 

 
   ⁃  اجماع منطقوی یکی از اساسی ترین رویکرد برای تامین صلح است که با کدر های مسلکی مشارکت صلح را با کشور های خارجی رشد و توسعه بخشید . 
   ⁃    ایجاد دیالوگ ملی و تأمین اراده ملی برای صلح نیاز است . 
   ⁃    گفتمان صلح از حالت خصوصی بیرون شده و بطور شفاف در حضور مردم افغانستان به راه افتد. 
 اجماع ملی 
 اتحاد و همبستكى تمام اقوام و قبايل ساكن افغانستان
   ⁃   نقش سازمان ها و احزاب ملی ،جامعه مدنی و سازمانهای اجتماعی باید مشخص گردد
   ⁃  صلح باید تضمین  کننده حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور و ضمانت بخش ارزش‌های مدنی باشد . 

 
سوال ۱۰
خواست شما از حکومت افغانستان و از گروه طالبان چيست؟
چنین پاسخ ارایه کردم ! 
من منحیث یکی از چهره های فعال سیاسی اجتماعی و فرهنگی مقیم اروپا که برای خدمتگذاری به میهن و مردم خود اماده فداکاری هستم ، در پشتیبانی از مردم دردمند و جنگزده خود به هر دو جانب در گیر اعم از جمهوری اسلامی افغانستان و گروه طالبان پیشنهادات ذیل را می نماییم !

 
از انجایکه جنگ تمام هست و بود ما را از بین برده و آرمان بزرگ مردم آمدن صلح پایدار در کشور است.  
 _ اتش بس باید یکی از تصامیم و آلویت های نشست باشد . 
- هر دو جانب در خواست‌ها و اولویت های شان را بازنگری کنند که دولت خواستار حفظ قانون اساسی ، نظام جمهوریت ، اعاده حقوق زنان ، رسانه ها و آزادی بیان است که روی اجماع ملی و انتخاب زود رس تاکید دارد . 
- طالبان خواستار خروج نیرو های امریکایی به زمان معین ، حاکمیت امارات و تطبیق شریعت اسلامی افراطی ، از میان برداشتن پارلمان به عوض آن اداره اسلامی شریعت و تغییر قانون اساسی است . 
- انتخاب دوره موقت یا حکومت همه شمول که جانبدار هیچ طرف جنگ نباشد باید هر دو طرف اماده گی خود را نشان بدهند . انتخاب ریس حکومت موقت از حمایت کننده گان هیچ گروه نباشد ، شخص مسلمان و بیطرف که مورد تايید هر دو جناح متخاصم قرار گیرد ، زیرا در مسایل کلان پر چالش دولت جهت نظر خواهی هم لویه جرگه بر گذار می شود ، و یا در مسایل خورد در سطح مشکلات خانواده ها هم انتخاب یک شخص بیطرف که بزرگ و یا آدم  متوازی قریه یا روستا در حل منازعات دو جانبه نقش مثبت را تجربه کردند که گره گشایی مشکلات بوده اند که راه بهتر است اگر اداره موقت یا حکومت همه شمول از یکسال تا دو سال باشد تا مردم در فضای اتش بس و قطع جنگ  و آرامش بتوانند در پروسه انتخاب زعیم آینده ، ساختار نظام ، تعدیل قانون اساسی وغیره سهم بگیرند . 
- در جنگ هیچکدام برنده نخواهد بود بلکه شدت جنگ خطر نا بود شدن جغرافیای افغانستان را در کره جهان تهدید می کند 
- بحث صلح زمانی مطرح می شود که کانفلکت بزرگ و یا بحث‌ قدرت طلبی ، امتیاز خواهی در جنگ با زور سلاح و نیروی فیزیکی انجام می یابد که در این جنگ جز مردم سوگوار شده ، کشور بیشتر به مخروبه مبدل شود . 
- کدام دستاورد دیگر ندارد .
- وحدت و اتحاد دور از تعصبات قومی یکی از گزینه های است  که ضامن پیروزی ما خواهد بود 
- و دشمنان مردم و کشور ما را موقع نخواهد داد که به اهداف شوم شان نایل آیند . 
- استفاده از ادبیات صلح در میز مذاکره باید توجه جدی مبذول شود زیرا زمانی ما به طرف صلح می رویم که تصمیم صلح را در قلب قبول و در گفتار با کردار خود عمل نماییم،  اگر این ادبیات مراعات نشود و طرف ها به زورگوی و یکه تازی عمل کنند مطمینا که دستیابی به تامین صلح دشوار است و آرمان‌های دیرینه مردم ما 
- به یاس  مبدل خواهید شد ،جنگ بدتر از وضعیت موجود شدت خواهد یافت . 
- همدیگر پذیری جدا مراعات شود با خود خواهی ها و عقده گشایی ها خاتمه داد، مردم ما از طرف های جنگ انتظار دارند تا خواسته یا نخواسته صلح را در کشور تامین نمایند ، زیرا مردم دیگر خسته شدند و توان دیدن شهدای بر  به بر افغانستان را از هر دو طرف ندارند . 
- ندای مادران برای رهبران با چشمان اشک بار گدایی صلح است که با قربانی دادن فرزندان شان بیشتر زهر تلخ جنگ را چشیده اند .
- حقوق زنان و جایگاه شان را در نظام سیاسی آینده کشور دستاورد های چندین ساله را که با قربانی ها همرا بود فراموش نکید  
- آرزو دارم که نشست ترکیه با موفقیت بی انجامد و پیام آور آشتی ملی و قطع جنگ باشد
- زنده باد افغانستان 
- پاینده باد اتحاد و همبستگی مردم ما
سوال ١١
- در مورد شعر و شاعری تان مختصر بگویید و چه وقت به سرایش شعر آغاز کردید تا حال چند پارچه شعر دارید بیشترین در مورد چیست ؟ 
 جواب ۱۱
چون من در فامیل روشنفکر که مادر بزرگوار اموز گار بود و مشوق  من از دوره نو جوانی ایشان بودند 
که از نو جوانی به نوشتن مقالات و سرودن اشعار آغاز کردم . 
نخست باید بگویم‌ شعر چیست ؟ 
با وجود که شعر تعریف مشخص ندارد و علما در مورد نظریات مختلف را ارایه کردند که از جمله شمس قیس رازی ميگوييد ! « شعر سخنی است اندیشیده ، مرتب ، معنوی ، موزون ، متکرر ، متساوی ،حروف آخر آن به یک دیگر ماننده » این تعریف به چهار عنصر اندیشه ،وزن ، قافیه و زبان نظارت دارد . 
سرایدن شعر کار ساده نیست با وجود که نزد استادان بزرگ زبان فارسی دری همچو شیر محمد استوار و‌ دیگران آموزش یافتم هنوز قطره از بحر شعر ندارم  ، اشعار شاعران بزرگ چو مولانا ، حافظ ، بیدل ، سعدی ، عشقری ، بهبهانی ، شاملو ، فرخ فرخزاد ، دانشمند اسد الله حبیب، پرتو نادری  وغیره علاقمندی دارم و مرور می نماییم که بعضا هم سوژه می گیرم که بعد می سرایم 
ألبته نخست نوشته هاى مطالب ادبى و سروده هاى من در مورد روز مادر ، روز معلم ، روز هاى فرهنگى مى نوشتم كه در جرايد و نشرات مكتب ما نشر مى شد و چكامه هاى مى سرايدم يا مطالب ادبى و مقاله ها كه بنا بر وضعيت جنگ در افغانستان از ان نسخه هاى را با خود ندارم ولى در خارج از كشور بنا بر تغيير شرايط زنده گى ، 
مهاجرت و غربت که مقالات متعددی در مورد زنان که از تجارب کار مبارزه من منحیث یکی از برجسته ترین فعال حقوق زنان و جوانان در داخل کشور بودم از طریق ویبسایت های خارجی و اخبار داخلی و همچنان مجلات داخل و خارج کشور نشر می شد که مورد استقبال قرار می گرفت و سروده ها را همچنان که گاهی  از فراق وطن سرودم ، گاه ، از درد وطن و گاهى ، هم غزل و سروده هاى عاشقان كه از طريق صفحات اجتماعى به هموطنان پيشكش نموده ام مورد پسند و استقبال گرم انان قرار گرفته است 

 
سوال ۱۲
چند کتاب و چند پارچه شعر داری
جواب ۱۲
چهار اثر من تا به حال زیور چاپ یافته است . 
کتاب نوای زن : چگونگی وضعیت زنان افغانستان است . 
که ۱۶ مقاله شامل آن می باشد . عبارت از : 
زنان افغانستان و روشنگری ، همدیگر پذیری 
خشونت بر علیه زنان ، تبعیض جنسیت ، زن و زندان ، زن و گدایگری ، فیمنیسم ، خشونت سیاه و سفید ، اعتیاد مواد مخدر زنان افغانستان ، یاد بود از فرخنده ملکزاد ، جوانان با فرهنگ دو گناه در خارج کشور ،ترور شخصیت و تجاوز به حریم شخصی و فردی زنان  ، خط دیورند ، مبارزه بر علیه خشونت وغیره 
کتابهای موج الهام ، حدیث دل و فروغ سحر. مجموع اشعارم اعم از شعر کلاسیک و نیمایی است . 
دو کتاب دیگر یکی در مورد پروسه جنگ و صلح افغانستان و نفش و جایگاه زنان در تامین صلح و پروسه صلح  و همچنان یک کتاب از اشعارم اماده چاپ است 

 
سوال ۱۳
تا حال چند پارچه سروده اید آیا در مورد جنگ و صلح هم شعر سروده اید چند پارچه است 
جواب ۱۳
 ارقام دقیق ندارم چرا که نسخه های که در افغانستان سروده ام در اختیار نیست 
 ولی تا بیشتر از بيشتر از ٦٠٠ پارچه شعر من اقبال چاپ یافته است و ۲۰۰ پارچه دیگر اماده چاپ در کتاب جدید که اصلاح شده است و بقيه اشعارم زياد است اصلاح نشده كه بايد باز خواني شود . 
 سرایدم و به شکل پراگنده چون همیشه می سرایم دقیق نمی دانم که چقدر سروده ام 
 بیشتر اشعار حماسی است ارقام دقیق را نمی توان گفت ولى اگر عمر را بقاى باشد كتاب های چاپ مى شود و به دسترس علاقمندان قرار مى گيرد  . 

 
سوال ۱۴
درمورد جنگ و صلح شعردارید به چند می رسد
نمونه های از پارچه های شعر که برای صلح و در مورد جنگ ها داشته باشید برای ما بدهید
جواب سوال ۱۴
باى قسميكه در بالا اشاره كردم بيشتر اشعار من حماسى است مشخص نمى دانم اشعار حماسى من چند است . ولى بيشتر است از اشعار عاشقانه و غزليات 

 
 نمونه کلام اشعار حماسی 
«صلح و آشتی »
سرزمین درد مندم فارغ از غم بینمت
عاری از بیداد غیرو شور ماتم بینمت

 
با نوای صلح و آشتی این وطن اباد کنیم 
سر فراز و سر بلند در دور عالم بینمت 

 
مردمان سلحشور کشورم با صد زبان 
دور ز بغض و‌ عداوت باز با هم بینمت

 
از اتحاد و وحدت و همبستگی خلق ما 
سر بلند و‌ با وقار افراشته پرچم بینمت 

 
زرغونه بارى ديگر بگشاى بغض و درد ها 
قامت ات افراشته و چو كوه محكم بينمت 

 
زرغونه ولى جرمنى 10.03.2020

 

 
"ديار ويران من "

 
دیار نازمن ویرانه تاکی
به قیدو بند هربیگانه تاکی

 
کجاشدنام وننگ وعارم آخر
به دست وپایم این ذولانه تاکی

 
گه بر غرب وگه بر شرقش فروشند
همین اسطوره وافسانه تاکی

 
مهاجر شد پرستو های عاشق
چمن بی چهچهء پروانه تاکی

 
بسوزد مشرب میهن فروشان
همه در بدر وبی لانه تاکی

 
سر زلفم  به دست غیر افتاد
پریشان موی مابی شانه تاکی

 
ز ديوانه چه طمع بارع آخر
وطن ملعبهء دیوانه تاکی

 
زرغونه "ولى" جرمنى 13.10.2017

 
96
"ماتم من "

 
دل جدا گريه كند ديده جدا از غم ما
ماتم افگنده در اين ملك خدا ماتم ما 

 
گرباليست مگر وادى مرزا ولنگ ؟ 
همه خاموش شده كس نشود همدم ما 

 
كو حقوق بشر ليدر و رهبر امروز 
با نكوهش نشود چاره ء ما مرهم ما 

 
همه لا فند و گزافند به تزوير  و ريا 
لاله  سان گشته نگر دو ديده پر نم ما 

 
همه در خواب و خيال زر و سيم اند ولى 
جز خدا كس نشود ياور ما همدم ما 

 
زرغونه ولى جرمنى 2017

 
"ماتم من "

 
دل جدا گريه كند ديده جدا از غم ما
ماتم افگنده در اين ملك خدا ماتم ما 

 
گرباليست مگر وادى مرزا ولنگ ؟ 
همه خاموش شده كس نشود همدم ما 

 
كو حقوق بشر ليدر و رهبر امروز 
با نكوهش نشود چاره ء ما مرهم ما 

 
همه لا فند و گزافند به تزوير  و ريا 
لاله  سان گشته نگر دو ديده پر نم ما 

 
همه در خواب و خيال زر و سيم اند ولى 
جز خدا كس نشود ياور ما همدم ما 
زرغونه ولى جرمنى 2017

 
مصاحبه کننده : بانو ناهید بشر دوست خبر نگار 
آژانس خبر رسانی پژواک 
تهیه مصاحبه : 
زرغونه «ولی » جرمنی 08.04.201